آه ، باز هم باران …
باران که می بارد دلت را محکم بچسب
زیر باران دل به اشاره ای می رود …
باران بهانه ای بود که زیر چتر من
تا انتهای کوچه بیایی …
کاش نه کوچه انتها داشت
نه باران بند می آمد …
باران می خواهم …
آنقدر شدید که من و تنهاییم را
با خودش بشوید و ببرد
گاهی باران همه دغدغه اش باغچه نیست
گاهی از غصه تنها شدنش می بارد